مقدمه؛ کنترل اضطرابِ فزاینده در عصر تکنولوژی های فرارونده
با ظهور تکنولوژی های نوپدید، نه تنها فرهنگ تمدن ها و مناسبات فردی انسانها دستخوش تغییر میشود، بلکه شکل تازه ای از «آشفتگی، حیرت و اضطراب» نیز در ما رخ میدهد. تکثر روایت ها از ماهیت، کارکرد و آینده هوش مصنوعی نمودی از این وضعیت آشفته است که به نظر میرسد هیچ کس نمیتواند در افقی نزدیک، آنرا رفع و رجوع کند. اما شاید در قدم اول بتوانیم با ارائه یک دسته بندی از انواع روایت هایی که درباره هوش مصنوعی وجود دارد، وضعیت ذهنی خودمان را به «نظم» برسانیم. نظمی که ما را تا حدودی از اضطراب می رهاند و مقدمه ای برای «اندیشیدن در وضعیتی همراه با طمأنینه» می شود.
اینکه ما از انواع رویکردها و نگرش ها در این حوزه مطلع شویم نه صرفا از آن جهت مفید است که قادر میشویم احاطه وار بر هوش مصنوعی بیندیشیم، بلکه از آن روی ضروری است که باید «اشکال گوناگون امیدورزی و ترس از آینده» را بیاموزیم، «تفکر در عصر معاصر» را تمرین کنیم، «چگونگی تلنگر اخلاقی در دوران تفوُّق تکنولوژی» را به تأمل بنشینیم و بتوانیم ذهن و روحمان را مهیای یک «مواجهه سازنده با جهان جدید» سازیم. بنابراین ما در مسیری که با تکثر دسته بندی شدۀ روایت ها مواجه می شویم، فرصت اینرا خواهیم داشت که از نو به مفاهیم بنیادین زندگی نظر افکنیم و افق پیش رویمان را پیش دستانه تمنا کنیم.
پنج گونه روایت پیرامون هوش مصنوعی
همین مقدار از شرح وضعیت مان کافی است، به بحث خودمان بپردازیم؛ دسته بندی! یا به عبارت بهتر؛ تلاشی به منظور مهیا شدن برای مواجهه ای سازنده با جهان تکنولوژیک جدید! اگرچه امروز تقریبا همگان از هوش مصنوعی سخن می رانند و هرکسی از این باب به دنبال اثبات فضیلت و برتری خویش نسبت به دیگران است اما ما به آن دسته از گروه هایی اشاره می کنیم، که تا این لحظه، آنها را جدی تر تشخیص داده ایم.
1. روایت های سینمایی
شماری از روایت ها، برگرفته از «سینما» و فیلم های علمی_تخیلی هستند و شاید بتوانیم آنها را در جهان رواییِ هنرمندان بگنجانیم و شاید نیز بهتر باشد که این روایت را متعلق به «افق تعلقات اهالی سینما در جهان غرب» بدانیم و جهان گوناگون هنرمندان را به این منظر فرونکاهیم. آثاری چون HER ، West world را می توان نمونه هایی از این روایت ها دانست.
2. روایت های علمی
اهالی آکادمی و اندیشه ورزی نیز از جمله گروه های مهمی هستند که به مسئله هوش مصنوعی پرداخته و در این مسیر به «تولید ادبیات» و ساخت «ساختارهای پژوهشی» و روش های اندیشه ورزی مبادرت داشته اند. این گروه به رشته فلسفه و انواع علوم انسانی منحصر نمیشوند و در رشته های علوم پایه و الهیات نیز شاهد روایت های بسیاری هستیم. روشن است که هرکدام از این رشته ها، رویکردها و روش تحقیق های خودشان را برای واکاوی این پدیده به کار می گیرند و هرکدام آورده ای مغتنم برای ما خواهند داشت. کتاب الهایت سایبر از دکتر قائمی نیا را می توان نمونه ای از روایت علمی نسبت به تحولات تکنولوژیک جدید در نسبت با دین و الهیات دانست.
3. روایت های سیاسی
اما در این بین، نقش کسانی که معمولا در پشت صحنه ایجاد یک روایت قرار می گیرند چه می شود؟ سرمایه گذاران، سیاستمداران و سیاستگذاران، مدیران شرکت های دولتی و خصوصی و انواع صاحبان قدرت چه نقشی در فراگیری یک روایت از هوش مصنوعی و فناوری های نوظهور پیدا میکنند؟ همه ما می دانیم که ساخت و برساخت موج های رسانه ای، تخصیص بودجه، قانون گذاری و این قبیل کنشگری ها، میتواند روایت اجتماعی ما از هوش مصنوعی را جهت دهی کند. بنابراین در شناخت واقعیت تکنولوژی و امور نوپدید، لازم است به لایه های دورمانده از نظرِ این چنینی بیش از پیش توجه کنیم.
4. روایت های تجاری
همانطور که تافلر در موج سوم گفته بود، تحولات بنیادین تمدن بشری در عصر حاضر وابسته به «فناوری اطلاعات، دیجیتالسازی، و جهانیشدن» است. متکی بر این روایت از تغییر و تحولات تمدنی، نه علم، نه قدرت سیاسی و نه بورژوازی پیشران تمدن نخواهند بود. بلکه این بار مناسباتی که «صاحبان اطلاعات» در جهان دیجیتال رقم می زنند است که جهت حرکت جهانیان را مشخص می کند. اینکه آنها چه افق هایی را برای ما ترسیم میکنند، منابع مالی خود را چگونه مدیریت میکنند، در تصمیم سازی های سیاسی چگونه عمل میکنند، همگی در شناخت و احساس و قضاوت های ما نسبت به هوش مصنوعی و پدیده های نوظهور موثر است.
5. روایت های ژورنالیستی
این قبیل روایت ها معمولا تلفیقی از انواع رویکردهای مذکور است که در بسترهای متنوعی مثل اخبار تلوزیونی، مجلات علمی_ترویجی، روزنامه ها و شبکه های اجتماعی منتشر میشود. روایت های ژورنالیسیتی به «انواع اخبار» پیرامون آخرین تحولات تکنولوژیک می پردازد، با کارآفرینان بزرگ این حوزه به مصاحبه و گفتگو می نشیند، حواشی مرتبط با شرکت های تجاری و کارآفرینان مطرح را منتشر میکند، تحلیل های ریز و درشتی که میتواند برای نگرش ما عمق بخشی و گستره بخشی داشته باشد را می نویسد و فعالیت های دیگری از این دست. اگرچه این روایت ها به گونه ای دسته دوم به نظر میرسند اما در پمپاژ یک نگرش و تبدیل یک روایت به «گفتمان عمومی»، نقشی چشمگیر دارند.
درباره روایت های پیرامون هوش مصنوعی
همانطور که توجه داشتید، تفکر درباره هوش مصنوعی از دریچه هرکدام از رویکردهای مذکور که وارد شود، مسائل متفاوتی را دنبال میکند و این مسائل اگرچه از یک دریچه آغاز شده اند اما پاسخ به آنها نیازمند سایر رویکردها نیز می باشد. از این حیث تولد یک مسئله میتواند به عنوان مثال در جهان هنری باشد اما پاسخ آن ممکن است درون جهان علم و سیاست قرار گرفته باشد. این نشان دهنده گستره و «پیچیدگی» در مسئله بودگی تکنولوژی های جدید من جمله هوش مصنوعی است که ما را بر موضع «کل نگرانه» و «جامع اندیشانه» ای که داشتیم، مستحکم تر می دارد و رهنمونان میشود که خود را مهیای یک تفکر تحلیلگر و تیزبینانه کنیم تا بتوانیم انواع ظرفیت های موجود در رویکردهای متنوع حاضر را به فعلیت برسانیم. این تمرین تفکر است، مسیر تهیأ برای تجربه شکلی از حضور در جهان جدید.
اما فارغ از ظرفیت های پیش گفته، هرکدام از رویکردها نیز نواقص و حتی خطراتی نیز دارند. به عنوان مثال روایت های برآمده از رویکردهای تجاری به تکنولوژی، می توانندنگران کننده به نظر برسند. «بی ارجاعی» این قبیل کارآفرینان و ساختارهای اقتصادی شان به یک سنت تاریخی مشخص ما را در پیش بینی کنشگری آنها ناکام میدارد. اینکه مشخص نیست افرادی مثل ایلان ماسک، زاکربرگ، بیل گیتس متکی بر کدام سنت تصمیم می گیرند یا شرکت هایی مثل گوگل و متا مبتنی بر چه اصولی به ساخت آینده دست می برند نگران کنده به نظر میرسد؟ آیا اینکه آنها تأکید دارند آینده پیش روی ما قابل پیش بینی نیست نمیتواند دلیلی باشد برای نگرانی ما نسبت به فروکاسته شدن جایگاه علم و سنت های تاریخی_تمدنی جوامع که در این روند نادیده گرفته میشود و تنها ملاحظات فنی و مسائلی غیرشفاف در این تصمیم گیری ها مهم قلمداد میشوند.
سرنوشت خدا و ایمان به او در عصر دیجیتال
از مقدمات که بگذریم، من به جهانی می اندیشم که قرار بود در آن «خدا» را بیابیم، «مناسک پرستش» را به نحوی «شورانگیز» به پا داریم و حضور ملائک در قامت کارگزاران این هستی را جشن گرفته و پاس بداریم. اما آیا این همان سرزمینی است که به ما وعده داده بودند؟ آیا این جهان تکنیکی، این مناسبات دیجیتالی، این ارتباطات ابزارمدار پر ازدحام، فضایی برای پرستش شکوهمند خدایمان باقی گذاشته است؟ ما چه خدایی را در عصر دیجیتال خواهیم پرستید؟ خداوند در عصر اطلاعات برای ما چه خواهد بود؟ مناسک پرستش در عصر ارتباطات چه سرانجامی خواهد داشت؟ اخلاقیات در عصر تکنولوژی چگونه معنای زندگی را به دوش خواهد کشید؟ اینها پرسش هایی است که «ایمان» در برابر هوش مصنوعی، در مقابل تکنولوژی های نوپدید قرار میدهد، نه از آن جهت که انتظار پاسخی داشته باشد، بلکه گاهی شِکوه ناک از حضور سرزده آنهاست و گاهی مُصرّانه، روزنه را به نیت «ملاقات خدایش» می جوید.
در ادامه نوشته جاتم، مسائلی از هوش مصنوعی را دنبال خواهم کرد که برای یک الهی دان، فیلسوف و یا هر دغدغه مندی نسبت به مسئله «دین» حائز اهمیت باشد. این نوشته جات در فرم های متنوعی همچون طرح مسئله، بریده کتاب و مقاله، معرفی منابع مطالعاتی و آموزشی، معرفی اندیشمندان فعال در این حوزه، گزارش مکتوب درسگفتارها و نشست های مرتبط و غیره خواهد بود.




