سلام عرض میکنم خدمت برادر عزیزمون جناب آقای دکتر مهدیار و همه بینندگانی که این گفتگو رو بعد از طرق مختلف خواهند دید.
در ادامه ویژه برنامه برای سرنوشت که مجموعه گفتگوهایی با کارشناسان و تحلیلگران هستش در خصوص نبرد ایران و اسرائیل، خدمت برادر عزیزمون جناب آقای دکتر مهدیار هستیم و میخواهیم از ایشون بپرسیم که:
آقای دکتر این اتفاق رو اگر بخواهیم بریم سراغ لایههای اجتماعی مواجهه مردم ایران با پدیده نبرد، با پدیده جنگ و تجاوز صهیونیسم و آمریکاییها، چطور تحلیل میکنید؟
چه شگفتیهایی اتفاق افتاده؟
چه به اصطلاح مؤلفههایی وجود داره که میتونه عبرتآموز باشه و نگاه ما رو نسبت به آینده و نسبت به بایدها، بایستها و شایستهها بتونه راهنمایی کنه؟
در خدمت شما هستیم.
تحلیل جامعهشناختی همبستگی و واکنش نخبگان
دکتر مهدیار
بسم الله الرحمن الرحیم
منم تشکر میکنم از شما بابت فرصتی که فراهم آوردید و همینطور تسلیت عرض میکنم ایام سوگواری سید و سالار شهیدان.
اتفاقی که بعد از آتشبس افتاد و اینکه برخی از اصحاب جامعهشناسی و اصحاب علوم اجتماعی ما تلاش کردند که یک دوگانهای به نام دوگانه امت ملت یا امتگرایی ملیگرایی بسازند و در واقع پایداری و مقاومت مثالزدنی که مردم در این دوازده روز از خودشون نشون دادن رو ذیل یک نگاه استثناگرایانهای صورتبندی کنند و خب تحلیلشون هم این بود که یک فضای ملیگرایانهای هم این همبستگی یک همبستگی ملی هست و برخلاف تصور حاکمیت دین یا حالا به تعبیر آنها امت دیگه توانایی ایجاد همبستگی نداره و این دوازده روز نشون داد که ما باید بر محور ملیت بایستیم، بر محور ایران بایستیم که در اون وجه ملیت برجستهتره و مثلاً دین و فقه و حالا به تعبیر اون دوستمون خدا و پیغمبر خیلی نباید تو اولویت اول قرار بگیره و باید بازاندیشی بشه در سیاستها مبتنی بر این نگاه ملیگرایانه.
چرا گفتم استثناگرایانه؟ چون به زعم من یک غافلگیری بود این پایداری و همبستگی مردم توی این دوازده روز. اصحاب علوم اجتماعی ما خاطرهشون در سالهای گذشته، در این یکی دو دهه گذشته، بارها بحث کردن درباره اینکه جامعه ایران یک جامعه رو به زوالی هست، از حیث اجتماعی ما داریم به سمت فروپاشی اجتماعی میریم، جامعه ما یک جامعه دوقطبی شده، دو جامعهای شده، از این گفتارهایی که در این سالها در این حوزه تولید شده.
خب بر اساس این چارچوب، بر اساس چارچوب فروپاشی اجتماعی قاعدتاً نباید در شرایط بحرانی مردم چنین همبستگی از خودشون نشون میدادند و باید وقتی جامعه داره از هم میپاشه آدمها باید سعی کنن کلاه خودشون رو فقط حفظ کنند. وقتی این همبستگی اتفاق افتاد، این رو یک فضای جدیدی به نسبت قبل، یه چرخشی در واقع در تحلیل این دوستان رخ داد و یه فضای جدیدی رو احساس کردند که در واقع ملیت ایران میتونه حول مفهوم ملیت شکل بگیره.
تحلیل دوگانه تاریخی ایران و اسلام
دکتر مهدیار
خب من میخوام یه مقداری راجع به همین دوگانه و مفهوم ایران و مفهوم ملیت صحبت کنم و دوگانهای که ساخته شده و البته الان ساخته نشده. یه تبار تاریخی داره، من یه مقداری راجع به این تبار تاریخی یه توضیح بدم و بعداً انشاءالله یه جمعبندی کنیم.
تجربیات عینی همبستگی در بحرانهای دهه اخیر
دکتر مهدیار
ببینید خب اولاً که برای شخص خود من اتفاقاتی که در حوزه اجتماعی افتاد غافلگیرانه نبود. چرا؟
چون در همین یک دهه گذشته نوع مواجهه مردم با بحرانهایی شبیه به این رو دیده بودم، بارها راجع بهش صحبت کرده بودم و حالا از نگاه خودم سعی کرده بودم تعیین کنم.
معمولاً این همبستگیهایی که در بحرانهایی شبیه به این بحران دوازده روزه ایجاد شده بود، معمولاً از تیررس نگاه اصحاب علوم اجتماعی ما خارج بود.
چرا؟ چون همونجور که عرض کردم اساساً تو اون چارچوب مفهومی ایران جامعهای رو به زوال، قاعدتاً این نشانهها بهش توجه نمیشد و دیده نمیشد.
مثلاً ببینید شما توی زلزله سر پل ذهاب که اتفاق افتاد سال ۹۶-۹۷ بود، من اونجا رفته بودم؛ یک همبستگی بسیار بالایی از سمت مردم ایران رخ داد، صف کمکها چند ده کیلومتری در مسیر کرمانشاه و مسیر سر پل ذهاب داشت اتفاق میافتاد.
اونقدر کمکهای گروههای خیریه، گروههای جهادی، سلبریتیها، نهادهای مختلف، مردم اینقدر زیاد بود که من یه جایی یکی از این بزرگوارانی که در کار امداد و نجات بود میگفت: دیگه خسته شدیم از بس که مثلاً آب معدنی فرستادن یا چی فرستادن و چی و اشباع شده و اینا نمیدونیم چیکار کنیم اصلا داره به محیط زیست اینجا آسیب میزنه اینقدر در واقع حجم کمکها زیاد بود.
شما بدتر توی مثلاً سیل خرمآباد ببینید، سیلی که در خرمآباد و یه مقداری هم در استان گلستان اومد، خب اون شهر معلولان، نصف شهر رو سیل برد، حجم زیادی از گل و لای وارد خونههای مردم شد یا در شیراز اون سیلی که اومد توی اون نوروز، ببینید چقدر مردم از جاهای مختلف اومدن در خرمآباد، در معلولها و کمک کردن این گل و لایها رو کشیدن بیرون، گروههای جهادی گروههای خیریه آدمهای مختلف اومدن و هر کسی کمک کرد تا شرایط به حالت عادی برگرده.
یعنی این حجم از کمکها با این کمیت و کیفیت تقریباً در هیچ جای دنیا سابقه نداره.
یه مقداری مثلاً ممکنه در شرق آسیا که فرهنگشون به فرهنگ ما هم نزدیک هست مثلاً در ژاپن و چین و اینها مثلاً یه بخشی شبیه، ولی خیلی رقیقتر، چنین کمکهایی رو داریم. ولی در جامعه ما اینقدر که یه آدمها پاشن برن از زندگیشون بزنن مرخصی بگیرن برن مثلاً اونجا مثلاً نمیدونم لولهکشی کنه بره شروع کنه خونه بسازه بره سیمکشی کنه بره گل و لای بیرون بکشه بره، این حجم بسیار بالا بود.
اوج این ماجرا کرونا بود.
در کرونا همبستگی که توی جامعه ما رخ داد، تقریباً هیچ جای دنیا نبود.
شما ببینید همین کشورهای غربی که معمولاً سرمایه اجتماعیشون و اینها رو خلاصه سر ما میزنن ببینید تو ایام کرونا چقدر غارت شد فروشگاههای بزرگشون. اینجا ما با چنین فضاهایی مواجه نمیشد حتی کسایی که مثلاً میرفتن و میخواستن یه چیزایی جمع کنن برای خودشون توسط خود مردم نقد میشدن.
خود مردم من میدیدم در رسانههای اجتماعی نقد میکردن که آقا چه خبره همه داریم با هم زندگی میکنیم. اصلاً این شبکه محلهای که ما داریم این سوپریایی که توی محلات ما هستن خودش یه شبکه توزیع محصولات و یه بچه محلهای داره و بسیار شبکه قوی برای توزیع و اجازه نمیده که اون مثل اون فروشگاههای بزرگ در واقع به شکل در واقع تمرکزگرایی این اتفاق بیفته که چنین بحرانهایی رخ بده یا مثلاً من خاطرم هست که توی محل ما چند تا از این بچهها دور هم جمع شدن و میرفتن خونههایی که میدیدن که مثلاً پیرمرد پیرزنهایی هستن که نمیتونن خطرناکه بیان بیرون برای خرید لیست خریدشون میگرفتن میرفتن خرید میکردن براشون می. توی بیمارستان نزدیک منزل ما این اتفاق افتاد که گروههایی آدمهای مختلفی میاومدن در کانون خطر دیگه بیمارستانها دیگه خب هر کسی که بیمار میشد میآوردن یعنی حتماً خلاصه نشانههای بیماری رو با خودش داشته که آوردنش اینجا و اونجا کانون خطر بود و آدمهایی میرفتن و به کمک کادر درمان میکردن.
حتی طلبهها شروع کردن رفتن در غسّالخانهها کسانی که به رحمت خدا رفتن در اثر کرونا رو غسل و کفن میکردن.
شما حتماً خاطرتون هست اون چند هفته اول بعد از کرونا اساساً میترسیدن خلاصه اولیای امر که این جنازهها رو دفن کنن. من یادمه کلیپاش بود دیگه میرفتن از اون بالا مثلاً با جر ثقیل میانداختن یا با طناب میانداختن توی اون گودال قبر و خیلی صحنههای خیلی بدی بود من اون وقت خیلی ناراحت شدم یه متنی هم نوشتم که گفتم آقا طرف فوت کرده بعدم ۲۰ لایه پیچیدش نمیدونم فویل پیچید دیگه ترس نداره که بریم و این بیاحترامی به جنازه مؤمن در شأن ما نیست که حالا گروههای جهادی مختلف مسئله رو گروههای جهادی بیشتر هم طلاب بودن مسئله رو حل کردن.
مقایسه الگوهای جهانی همبستگی و مشارکت در ایران
دکتر مهدیار
خب ببینید این حجم از همبستگیها تقریباً میتونم بگم که در دنیا مثال زدنیه. شما ببینید مثلاً در آمریکا سیل میاد زلزله میاد طوفان میاد بعضی اوقات تا چندین سال چون خب اونجا هم خیلی دولت اینجوری نیست که مثلاً بخواد بیاد رسیدگی کنه میسپاره به بازار و خلاصه خیلی وقت طول میکشه. من حتی یه گزارشی میخوندم که مثلاً چند ساله که هنوز یه سیلی اومده بود الان یادم رفت در یکی از اون ایالتهایی که بیشتر هم سیاهپوست نشین هست هنوز میگفتن آقا بعد از چند سال هنوز خرابیهای سیل هنوز جمع نشده. خب شما اینو نگاه کنید مثلاً با سیل معلولای خودمون که توی ظرف دو سه ماه یا توی شیراز سیلی که اومد در شمال شرق شیراز ببینید خیلی سریع ماجرا جمع شد.
خب پس برای من خیلی عجیب نبود و برای من چون راجع به این موضوعات اگه که سوابق بحثهای من رو بینندگان عزیز دنبال کنند من برای هر کدوم از اینها بحث کردم و عرض کردم که اساس جوهره جامعه ایران یک جوهره مشارکتی و عرضم به خدمتتون که در واقع جمعگرایانه است بسیجشونده است و این جوهره به خصوص در مواقع بحرانی خودش رو بیشتر نشون میده چون توی اون لایههای زیرین فرهنگی هست بعضی وقتا این ظواهر و این اون پوستههای رویی میاد اونو احاطه میکنه در لحظات بحرانی اون خلاصه اون هسته اصلی اون جوهره اصلی فوران میکنه و ما میبینیم برای همین برای من خیلی غافلگیرانه نبود و من نگاه استثناگرایانه به این ماجرا نداشتم شجاعتی که مردم نشون دادن از خودشون جاهای مختلف در هم نیروهای نظامی روایتهای خیلی زیادی داریم از شجاعت سربازامون شجاعت کادر نظامیمون شجاعت مردممون کلیپهای مختلفی که آقا طرف برادرش کشته شده بود شهید شده بود ولی نون میپخت روایتهای زیادی داشتیم که از لجستیک نیروهای پشتیبانی اونایی که مثلاً احتمال خطر براشون وجود داشت لودرهایی که باید مثلاً مسیر رو باز میکردن تا مثلاً موشکها بیاد مستقر بشه و پرتاب بشه و چطور جانبازی کردن و شجاعت از خودشون نشون دادن رانندههای کامیونی که این موشکها رو جابجا میکردن باید خیلی سریع این کار رو انجام میدادن که مورد هدف قرار نگیرند و علیرغم اینکه میدونستن که هر لحظه ممکنه که این اتفاق بیفته براشون. خیلی مردمی که تهران ترک نکردن به زندگی زندگی روزمره رو در تهران ترک نکردن و ایستادن و مقاومت کردن و خب این برای دشمن ضربه اساسی اینجا اتفاق افتاد.
تبیین همگرایی دین و ملیت؛ مناسک عاشورایی، نذر و وقف؛ پیوند دین و ایران
دکتر مهدیار
خب مسئله اینه من حالا میخوام یه تبیینی ارائه بدم و در نسبت با اون دوگانهای که امت ملت ایجاد کرده. اتفاقاً به نظرم اون در لایههای زیرین جامعه ما چنین دوگانگی وجود نداره. الان در ماه محرم هستیم. اوج همبستگی اجتماعی و مشارکت اجتماعی و بسیجشوندگی اجتماعی داره اتفاق میافته. حجم زیادی از منابع داره برای این ایام توسط مردم به صورت خودجوش داره توزیع میشه. مردم با همدیگه جمع میشن مشارکت میکنن تقسیم کار میکنن و اساساً این مناسک عاشورایی اساساً یه مناسک ملیه. ملیترین مناسک ماست عاشورا یعنی فرمش یه فرم کاملاً ملی و بومیه. شما ببینید از بازار تهران که حالا حیات قدیمی داره تا دورترین روستاها در ایران هیئت داریم عزاداری داریم مشارکت داریم نذری داریم وقف داریم نذر داریم خب ببینید این همبستگی که تو این دوازده روز دیدیم تو سیل دیدیم تو کرونا داریم یه پیوستگی با این مناسک فرمشون یکیه یه فرمه و این فرمه از دل لایههای هویتی جامعه ما سر برآورده و اینا اصلاً از همدیگه تفکیک ناپذیرن. اساساً ایران بر مبنای دین تاسیس شده دولت و ملتی که الان ما داریم از صفویه به بعد با فراگیری مذهب شیعه شکل گرفته اساساً ایران یک بنیاد عمیقاً دینی و معنویه و این در مراحل مختلف خودشو نشون داده بازتولید کرده میتونیم بگیم که ماجرای دین و ملیت چنان در هم تنیدگی پیدا کرده در هویت این جامعه و مردم که دیگه قابل تفکیک نیستش یعنی این دوتا یکی شده.
نقش تاریخی امام رضا (ع) در رفع دوگانگی و تثبیت هویت ایرانی-اسلامی
دکتر مهدیار
همین رو میخوام عرض کنم الان میخواستم همینو عرض کنم که اتفاقی که افتاده اینه که ببینید از بعد از اسلام ورود اسلام به ایران خب یه دوگانگی بین اسلام و ایران بود. به خاطر اینکه امویها بر سر کار بودن و امویها یه نگاه نژادپرستانه و قومگرایانهای داشتن و خب ایرانیها رو هم خیلی آزار میدادند. از اون طرف بازماندههای سلسله ساسانیان هم بودن که خلاصه امید به بازگشت به قدرت داشتن و یه آتشی خلاصه این وسط فراهم شده بود و ایرانیها در واقع ایران داشت میسوخت اون قیامهایی ابتدایی که آقای مرحوم زرین کوب تو اون کتاب دو قرن سکوت اشاره میکنه در واقع این یعنی از یه طرف این بازماندگان ساسانی داشتن خلاصه سعی میکردن که برگردن به گذشته یه نگاه ارتجاعی داشتن از اون سمت هم امویها و قیامهای مختلف شکل گرفت تا اینکه ایرانیها این مسئله رو حل کردن چطوری با به قول یکی از نویسندگان ما در واقع شیعه رو در اسلام کشف کردن یعنی دیدن که در بین یعنی ایرانیها از یک سمت اون ندای توحید و عدالت و برادری و برابری اسلام رو پذیرفته بودن شما میدونید که اصلاً به همین خاطر بود که ساسانیان رو تنها گذاشتن. ساسانیان با اون همه دبدبه و کبکبه به خاطر اینکه مردم حمایت نکردن از هم فروپاشی شد. چرا؟ چون مردم احساس کردن که یک ندای برتری داره خلاصه به گوششون میرسه و برای همین حمایت نکردن از ساسانیان و ساسانیان فروپاشید پس اون نداه رو مردم قبول داشتند منتها میدیدن که در میان در واقع مسلمانانی که حالا به اسلام اومده بودن دین اسلام آورده بودن با اون پیامهای دینی یک تفارقی وجود داره اختلافات وجود داره و این خلاصه یه سردرگمی ایجاد کرده بود در اون یکی دو سده اول تا اینکه به دلایل مختلف در واقع اهل بیت رو کشف کردند در اسلام و خب حتماً یکی از دلایلش این بود که امام رضا در واقع اومده بود به ایران و در ایران دفن شده بود و خود این مسیر حرکت امام رضا به ایران و اصحاب ایشون و خاندان اهل بیت به ایران خودش یه فضاهایی رو یه مکان رویدادهایی رو به قول امروزیها ایجاد کرد همین امامزادگان عزیزی که در کشورمون داریم و اینها هم یه جورایی در واقع در تقابل با اون نیروهای عباسی وجود داشتن بسیاری از اینها مبارزه میکردن علیه عباسیها و خلاصه دعوت به عدل و عدالت میکردن و این یعنی فضای ایران به واسطه حالا حضور امام رضا و پیشتر از اون مثلاً کسانی مثل سلمان فارسی در خلاصه مکتب پیامبر در حاضر بودن و خلاصه اون ارتباطی که با اهل بیت داشت سلمان و خاندان سلمان چون فقط سلمان اونجا نبود که یک خاندانشم اونجا بودن و این کم کم به ایران منتقل شد که آقا همه اسلام امویها نیستند همه اسلام عباسیها نیستند بلکه اتفاقاً یک جریانی در اسلام وجود داره که اتفاقاً به پیشینه تاریخی ایرانیها و اون نگاه توحیدی ایرانیها که یک قدسیتی برای در واقع زمامدار برای اون حاکم قائل هستند کشف کردن یعنی دیدن که در اسلام هم جریانی هست که اتفاقاً مسئلهش مسئله عدله یعنی تفاوتش در اصول دین با اهل سنت در عدل و ولایته و ایرانیها هم مسئلهشون مسئله تاریخشون مسئله داد و دهش بود و اون نگاهی که به شاه آرمانی ایرانیها داشتن ایرانیها به شاه آرمانی داشتن به عنوان محور جامعه به عنوان حلقه وصل زمین و آسمان این نگاه در ایرانیها خب وجود داشت و بعد دیدن که چقدر نزدیک به اون نگاه علوی هست و اینجا بود که کم کم اون قیامهای ایرانیها خلاصه از سمت از قیامهای مرجئه به سمت قیامهای علوی رفت.
روند همگرایی تشیع و ایرانیت؛ شاه آرمانی، فردوسی، صفویه، انقلاب
دکتر مهدیار
بازتولید کننده اون وحدت اسلام و ایران بوده. الان دیگه مجالی نیست من بحث کنم اتفاقاتی افتاد از دهه ۷۰ به بعد بعد از جنگ ما فراموش کردیم نتونستیم این بازتولیدی که شروع شده بود این وحدتی که ایجاد شده بود در انقلاب اسلامی رو در واقع ارج بگذاریم مهم بشماریم و سعی کنیم اونو در واقع توسعه و بسط بدیم و اتفاقاتی افتاد که شما میبینید که اصولگرا و اصلاحطلب در نابودی یا بگیم تخریب این پیوند با همدیگه هم دست بودند هر کدوم شما اتفاقاتی که مثلاً تو توسعه تهران توسط اصولگراها افتاده رو مثلاً با اصلاحطلبا مقایسه کنید خیلی فرقی تو توسعه کشور کلا خیلی فرقی نمیبینید. در واقع ما خودآگاهی تاریخیمون دچار بحران شد و اتفاقاتی که نباید بیفته میافته اما این به این معنی نیست که همه چیز تخریب شده در اون هنوز اون جوهره فرهنگی ایرانیها زنده است و خودشو توی بحرانهای مختلف نشون میده من میبینم همینی که شما میبینید در ایام محرم چطور مردم با همدیگه مشارکت میکنند از مالشون به همدیگه میبخشند نذر میکنند با هم تقسیم کار دارند اینا اتفاقی نیست اینا چیزایی نیست که یک شبه ایجاد شده باشه این من مثل بقیه اصحاب علوم اجتماعی غافلگیر نشدم از این مشارکت مردمی من از قبل میدیدم راجع به اینا خیلی صحبت کردم.
نمودهای امروزین ایثار و فتوّت؛ نقش حضرت عباس(ع) و عاشورا
دکتر مهدیار
اونایی غافلگیر شده بودند که ندیدن که در پویش ایران همدل در سال ۱۴۰۳ زنان ایرانی اتفاقاً از اغلب از طبقه متوسط به پایین زنان ایرانی مهمترین دارایی شخصیشون که طلاهاشونه هست رو برای حمایت از زنان و خانوادههای غزه و لبنان اهدا کردند نزدیک به قیمت سال گذشته نزدیک دو همت فقط زنان ایرانی طلا اهدا کردن نه فقط به مردم خودشون نه فقط نمیدونم برای سیل و کرونا به کسانی که هزاران کیلومتر اون طرفتر بودند در اوج فشار اقتصادی در اوج فشار فرهنگی و تبلیغاتی اینا یک شبه که ایجاد نشده که ما غافلگیر بشیم بله پارادایم کلی علوم اجتماعی ما و علوم انسانی ما فاقد درک چنین معنایی هست و حتی حوزوی خب یعنی در دانشگاه و در حوزه چنین بحرانی داریم حوزه هم متوجه چون نگاهش نگاه غیرتاریخی حوزه ما یه نگاه تحلیلی داره تا تاریخی حالا ما چه باید بکنیم؟ حالا به هر حال جنگ اتفاق افتاد بعضیا چشمشون باز شد خدا رو شکر خدا رو شکر متوجه این همبستگی شدن درسته حالا تحلیلهای غلطی میدن این همبستگی رو افقی میبینند. از قضا این آقای آصف بیات از جامعهشناسان ایرانی که در کانادا ساکنه یه متنوی نوشته بود راجع به روح تهران اونجا گفته بود که این همبستگی افقی در زمانه جنگ ایجاد میشه. نه آقا این همبستگی افقی این همبستگی صرفاً افقی نیست در ایران این همبستگی اتفاقاً بیشتر از اینکه افقی باشه و محصول بحران باشه محصول تاریخ ایران و ارزشهای تاریخی ایران ارزشهایی مثل داد و دهش مثل فتووت مثل ایثاره این بازتولید ۱۴۰۰ ساله مناسک عاشوراییه که روح عدالتخواهی و ظلمستیزی رو در مردم ایران برجسته نگه داشته. ببینید در این پیمایش ملی ارزشها و نگرشها که ما سال ۴۰۲ انجام دادیم میبینید سال ۴۰۲ دیگه اوج فشارهای تحریم و فشارهای تبلیغاتی و امنیتی رسانهای اوجش. اون وقت ما رفتیم یه پیمایشی برگزار کردیم تو این پیمایش هم میگم اونایی که اصحاب در واقع اولیای کارای پیمایشی میدونن که میگن آقا در مواقع بحرانی شما نباید پیمایش برگزار کنید چون جوابها سو ایران است. ما در همون زمان حالا به هر تدبیری انجام دادیم در وزارت ارشاد همون زمان ۷۰ درصد ببینید میخوام بگم شما فضا رو در نظر بگیرید ۷۰ درصد مردم موافق حمایت از مستضعفین جهاناند. ۷۰ درصد مردم این اتفاقی نیست اون روحیه فتووت و جوانمردی ایثار شجاعتی که شما میبینید در این چند روز یک شبه و صرفاً محصول بحران نیست که آقای بیات به ما میگه که یک بحران باعث شکلگیری یک انسجام خارقالعاده میشه. نه آقا باید اون پتانسیل فرهنگی در دل جامعه شما باشه که بحران زمینهساز چنین همبستگی بشه. اگه اون مایه رو شما نداشته باشید نمیشه کما اینکه خیلی کشورها بحران براشون اتفاق میافته. بله مشارکت اینا هم دارن ولی شما توی اوکراین رو ببینید میرن سرباز رو از تو خیابون از تو خونش میکشن بیرون میبرن به زور ما چنین صحنههایی داشتیم در دفاع مقدسمون ما بسیجیها رفتن اونجا خودشون پا شدن رفتن کسی با زور بردشون شما اوکراین رو به مثابه یه بخشی از اروپا با جنگ خودمون نگاه کنیم با همین حوادث خودمون نگاه کنیم با این شور ملیمون نگاه کنیم. پس اون مناسک عاشورایی اون مناسک ملی ما که مبتنی بر ما میخوایم نذر ما خود این پدیده نذر خودش یه پدیده در واقع مبتنی بر فتووت جوانمردی دیگه من از مال خودم میبخشم به کس دیگه. چرا مهمترین کنش مذهبی ما نذره وقفه و این با اون مثلاً جریانهای تاریخی ایران که ارزشهایی مثل فتووت و جوانمردی رو این با حماسه رستم و حماسه فردوسی که از فتووت رو داره تبلیغ و ترویج میکنه بیپیوند نیست با عاشورا بیپیوند نیست. عاشورا عباس مظهر فتوته. برای عباس امان نامه آوردن و ۱۴۰۰ سال ما با نام عباس داریم عزاداری میکنیم “ای اهل حرم میر و علمدار نیامد”. وقتی ۱۴۰۰ ساله این اسم داره فریاد زده میشه بابتش عزاداری میشه هزار ساله در این تاریخ ما داره حماسه نامه فردوسی داره خونده میشه مگه میشه این جریانهای تاریخی این روند تاریخی که در ساختهای یا زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی ما ته نشین شده به راحتی از بین بره اتفاقاً بحرانها باعث میشه که این مثل یک هسته آتشفشانی فوران کنه و اونایی که نمیتونن عینکشون مناسب نبوده برای دیدن جامعه ایرانی در واقع ببینن.
جمعبندی و تشکر پایانی
مجری
ممنون و متشکرم آقای مهدیار عزیز شما یه لایهبرداری کردید روی هویت جامعه ایرانی و در هم تنیدگی ملیت و دین که در یک روند تاریخی در یه سیر تاریخی اینها به یه وحدتی رسیدند و هیچ دوگانگی وجود نداره و دوگانگی که بخواد توجیهی باشه حالا به نام نمیدونم امتگرایی یا ملتگرایی توجیهی باشه برای کسانی که نمیتونن ریشههای این وحدت رو ببینن و میخوان بفهمن و توجیه کنن که چرا این حماسه اتفاق افتاد این انسجام اتفاق افتاد. استفاده کردیم از صحبتهای خوب و قشنگتون در تحلیل جامعه ایرانی و در تحلیل این ریشههای این شگفتی که مردم ایران آفریدند و تمام این به اصطلاح درکهای ناقص و برداشتهای ناقص از فهم جامعه ایرانی رو نقش بر آب کردند. متشکرم ممنونیم اگر نکته دیگهای باشه در خدمتتونیم.
دکتر مهدیار
سلامتی خیلی خوشحال زحمت کشیدید ممنون از حوصلهتون صبرتون و فرصتی که گذاشتید موفق و موید باشید.



