بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت برادر عزیزمون آقای کشفی هستیم، عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق.
آقای کشفی، روزهای ابتدایی جنگ ایران و اسرائیل هستیم. اتفاقی که شاید پیشبینی میشد، با بیم و امیدهای زیادی که حالا این اتفاق میافتد یا نمیافتد و افتاد. یعنی این حماقت را اسرائیلیها انجام دادند و این فضا ایجاد شد و الان درگیری بین ایران و اسرائیل برقرار است.
خب، میخواهیم عبور کنیم از این فضای اتفاقات میدانی، برگردیم به این بپردازیم که چرا به اینجا رسیدیم؛ این اتفاقی که باهاش روبهرو هستیم چه ریشههایی دارد، چه پیامدهایی دارد و چگونه میتوانیم، به اصطلاح، جامعه ایرانی و امت اسلامی از این اتفاق عبور کند و این را مبنای گشایشی در آینده برای سالها و روزهای پیش رو قرار بدهد.
من در خدمت شما هستم. در این خصوص نگاهتان و تحلیلتان را حالا از هر زاویهای که تمایل دارید ارائه بفرمایید.
ورود به بحث؛ فراتر از اخبار سطحی
ضرورت نگریستن به روندها در مواجهه با بحران
استاد کشفی:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
سلام علیکم؛ خوشبختم که در خدمت شما هستم و از دعوت شما متشکرم.
وقتی حادثه رخ میدهد، ابعادش، پیامدهایش، تششعاتش، اذهان رو و عملکرد ما را به خودش مشغول میکند. آنقدر این مشغولیت میتواند زیاد باشد که ما از روندهای کلی که این حادثه را شامل میشوند و این حادثه درون این روندها و در ادامه این روندها رخ داده را ممکن است نبینیم و غافل بشویم. اتفاقاً توجه به این روندها و تفسیر مجدد و مکرر حادثه و حوادثی که پی در پی میآیند…
امروز یک جا موشکباران میشود، فردا جای دیگری. امروز، شاید در فاصله مثلاً یک یا دو کیلومتری همین جایی که هستیم، یک حادثهای رخ داده و یک عملیات تروریستی و خرابکارانه اتفاق افتاده.
در مناطق دیگر هم همینطور… خب، مشغولیت ما به این اخباری که از جمعه به این طرف به شکل پیاپی چه در سرزمین مقدس جمهوری اسلامی ایران و چه در جغرافیای رژیم اشغالگر قدس.
این حوادث ممکن است ما را سردرگم و گیج کند؛ پیدرپی میآیند و ما را به خود مشغول میکنند. حتی ممکن است در کوتاهمدت (و به فضل خدا و الطاف الهی) پیروزیهایی که به دست میآید، ما را شیفته و مغرور کند و متوجه تهدیدهایی که پس از این پیروزیها وجود دارد و ممکن است ما را مبتلا کند، نباشیم. اینکه بتوانیم هوشیار باشیم، یک بعدش و یک وجهش از این جا ناشی میشود که ما حادثهها را در روندهای کلی ببینیم. چیزی که میخواهم اینجا عرض بکنم این است که دیدن حادثه در روندهای کلی خودش، بخشی از عملکرد دفاعی ماست.
چون دشمن از مشغولیت ما و از سرگرم شدن ما به حوادث استفاده میکند. توجه فرمودید؟ یعنی اینطور نیستش که اگر ما اینجا نشستهایم و حالا تأمل میکنیم و تفکر میکنیم و دوباره به یاد میآوریم که چه روندی را پشت سر گذاشتیم، این یادآوری صرفاً یک فعالیت ذهنی و فکری انتزاعی باشد؛ بلکه راه ما را برای دفاع جدیتر و هوشیارانهتر باز میکند. چشمهای ما را انشاءالله برای دیدن تهدیدات آتی خواهد گشود.بخشی از راهبرد دفاعی ماست، بهعبارت دیگر بخشی از جنگ ماست.
(لذا بسیار ضروری است و من با این مقدمه میخواستم از شما تشکر کنم که چنین بحثی را زمینهاش را فراهم کردید و همچنین باید از نظایر این بحث تقدیر کرد. حالا انشاءالله من با سواد و بینش بسیار محدود و کوتاه بتوانم کمی به این ابعاد نزدیک بشوم.)
زوایای اصلی بحران؛ لایههای تحلیل
بررسی دو لایه بنیادین نبرد ایران و رژیم اشغالگر قدس
شما الان برای اینکه بتوانیم صحنه را دقیقتر درک کنیم، بفهمیم آن لایههای پنهان این اتفاق و حادثه را تمایل دارید از چه زاویهای به مسئله نگاه کنید؟ چه نکتهای، چه منظری را پیشنهاد میدهید که ببینیم؟
ما به طور عمومی به نظر میرسد عمدتاً در دو لایه نبرد کنونی ایران و رژیم اشغالگر قدس را مورد توجه قرار میدهیم.
یک لایه، لایه امنیت ملی است…
ما به طور عمومی به نظر میرسد عمدتاً در دو لایه نبرد کنونی ایران و رژیم اشغالگر قدس را مورد توجه قرار میدهیم. یک لایه، لایه امنیت ملی ماست: کشور متخاصم، که حالا اینجا هم با کشوری مواجه نیستیم، با نیروهای شرور متخاصمی مواجهیم که تمامیت ارضی ما را مورد تعرض قرار دادهاند، امنیت ما را تهدید میکنند، داشتهها و زیرساختهای ما را به لحاظ فناورانه، تکنولوژیک و انرژی مورد تهدید قرار میدهند؛ حتی حکومت مرکزی را هم تهدید کردهاند، گویی که طرحی وجود دارد و امید این هست نزد این نیروهای شرور که دولت مرکزی در ایران تضعیف شود و زمینه برای تغییر سیاسی حاکمیت فعلی فراهم گردد.
خب، یک زاویه، زاویه مسائل مربوط به دولت–ملت است؛ یک لایه چنین لایهای است که باید واقعاً شکرگزار بود و همچنان این را با شگفتی تماشا کرد که چطور گروههای مختلف، در چارچوب احساسات وطنپرستانه و انگیزههای ملیگرایانه، تمام اختلافات را پشت سر گذاشتند، فراموش کردند و در یک وحدت و انسجام ملی در برابر دشمن متخاصم صفآرایی کردند و از نیروهای نظامی پشتیبانی میکنند.
این یک لایه است که هم اهمیت دارد و هم این جوش و خروشهایی که اتفاق افتاده، واقعاً باید گفت آنطور که بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی میگویند، شگفتآور و پیشبینینشده بوده است. این را حتماً باید مورد تقدیر قرار داد.
یک لایه دیگر هم وجود دارد:
لایهای که نبرد ایران، یعنی جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان حکومتی شیعی، اسلامی، برخاسته پس از انقلاب اسلامی و در تداوم نهضتهای انبیاء و ائمه (صلوات الله علیهم اجمعین) و علمای راستین و غرق در مبارزه با طاغوت و استکبار میبیند؛ و از آن سو، یک رژیم سفاک با یک ایدئولوژی مجعول و منحرف و البته با نوعی تفسیر آخرالزمانی و موعودگرایانه.
در فلسطین اشغالی طی صد سال گذشته، این دو جبهه را در مقابل هم قرار داده است.
خب، یک زاویه هم این زاویه الهیاتی است؛ نوعی تفسیر الهیاتی از این نبرد و تفسیر این نبرد در راستای یک نبرد آخرالزمانی—شما میبینید ادبیاتش در این روزها فراوان است؛ هم در جبهه حق، جبهه تشیع و اسلام انتظار میرود که این نبرد، نبرد نهایی برای نابودی این رژیم منحوس باشد؛ و هم در جبهه باطل شاهدیم که طرفداران، اعم از مسیحیان افراطی و یهودیان افراطی، حتی آنها که اعتقاداتی به آخرالزمان و ظهور مسیح دارند، این نبرد را نبرد نهایی تفسیر میکنند.
این دو لایه، هر دو مهم هستند؛ و واقعاً لازم است که ما، هم به مسائل ملی و هم به مسائل اعتقادی و الهیاتی خودمان توجه بکنیم.
اما من اینجا میخواهم عرض بکنم که لازم است از این چارچوبها فاصله بگیریم. چرا؟ چون که اگر ما فقط به این دو لایه، یا این دو زاویه، اکتفا کنیم، ممکن است تصویر دقیقی به دست نیاوریم.
ممکن است درک ما از تهدیدات و راهبردهایی که دشمن به کار میبرد، کامل نباشد.
فراتر از تحلیلهای رایج
ضرورت عبور از چارچوبهای سنتی و توجه به اقتصاد و جغرافیای سیاسی
من فکر میکنم که باید در قالب «اقتصاد سیاسی» و «جغرافیای سیاسی» این تحولات را تحلیل کنیم.در طول تاریخ، تمدنها در منطقه ما، چگونه با هم مواجهه پیدا کردهاند؟چه روندهای بلندمدتی باعث شده که امروز این حادثه اتفاق بیفتد؟
یعنی به جای اینکه بگوییم «این عملیات حماس بود»، بگوییم «این عملیات نتیجه آن روندهای بلندمدت بود» که در منطقه در حال اتفاق افتادن بودند، و این عملیات، آن روندها را تسریع کرد و تغییر داد.
ژئوپلیتیک تطبیع و تغییر موازنه قدرت
حادثه ۷ اکتبر: پایان پروژه عادیسازی و احیای مقاومت
مثلاً «پیمانهای ابراهیم» که از سال ۲۰۱۹ میلادی رسماً شروع شد و پیمانکار آن «دونالد ترامپ» بود، این پیمانها در راستای عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس بود.
این عادیسازی سیاسی، آخرین گام برای درهمتنیدگی روابط اقتصادی و سیاسی بین این کشورها و رژیم صهیونیستی بود.
پیش از آن، کشورهای عربی، در حدود ۱۰ الی ۱۲ کشور، به صورت مخفیانه یا علنی، روابط سیاسی و اقتصادی خود را با اسرائیل عادی کرده بودند.
اما اتفاقی که در ۷ اکتبر افتاد، نقطه عطف مهمی در روندهای ژئوپلیتیک منطقه بود؛ چون این اتفاق، پروژه تطبیع را برای سالها به تعویق انداخت و معادلات قدرت را در منطقه به هم زد.
درست است که کشورهای عربی، در تلاش بودند که روابطشان را با اسرائیل عادی کنند، اما یک اتفاقی در منطقه افتاد که پروژه تطبیع را برای سالها به تعویق انداخت و معادلات را بر هم زد.
جوهره مقاومت در مقابل توسعه وابسته
تفاوت مدلهای توسعه؛ ایرانِ خلاق برابر منطقه مصرفگرا
استاد کشفی:
من فکر میکنم باید تفاوت «جوهره توسعه» را مورد توجه قرار دهیم. در کشورهای منطقه، مثل امارات و سعودی، توسعه مبتنی بر مصرفگرایی و واردات است.این کشورها، تکیه بر تولید ملی ندارند و در نتیجه، برای توسعه خود، وابستگی شدیدی به واردات دارند.
اما ایران، با اتکا به اراده و دانش بومی، تکنولوژی را بومیسازی کرده است.این استقلال فناورانه، یک تهدید بزرگ برای نظم وابسته اقتصاد جهانی است، زیرا موازنه قدرت و فناوری را تغییر میدهد.
انرژی، فناوری و نظام اقتصاد سیاسی
نقش صنعت هستهای و فناوری در شبیخون به نظم غربی
استاد کشفی:
انرژیهای راهبردی، بهویژه انرژی هستهای، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.تحکیم صنعت هستهای، ایران را از خامفروشی انرژی فاصله داده و به سمت تولید و مصرف فناوریمحور سوق میدهد.این امر، بزرگترین تهدید برای نظم وابسته اقتصاد سیاسی جهانی است.
غرب حتی «مدل توسعه درونزا» را تحمل نمیکند، زیرا آن را مغایر با ساختار کنترلکننده خود میبیند.
هزینههای تغییر نظم جهانی
جنگ و بحران انسانی؛ بهای عبور به نظم جدید
استاد کشفی:
توسعه غربی، برآمده از بحرانهای انسانی و بهرهکشی است.آنچه امروز شاهد آن هستیم، «هزینه تغییر نظم» جهانی است.نظام سابق که پس از جنگ جهانی اول شکل گرفت، در حال گذار به نظم جدیدی است و دیگر نمیتوان بر سازمانهای بینالمللی و هنجارهای گذشته اتکا کرد.
نتیجهگیری و افق آینده
توسعه درونزا؛ بستر پیروزی و تغییر نظم منطقهای
استاد کشفی:
پیروزی در این نبرد، نه تنها بقای جمهوری اسلامی و محور مقاومت را تضمین میکند، بلکه ایران را به سردمدار «توسعه درونزا» در منطقه تبدیل کرده و میتواند نظام اقتصاد سیاسی جهانی را دگرگون سازد.ضرورت تلاش بیشتر برای پیشبرد توسعه درونزا، حیاتی است.
اشاره به دیدگاه رهبری
تحلیل اقتصاد سیاسی اسرائیل از منظر رهبری معظم انقلاب
مصاحبهگر:
من تحلیل شما را تأیید میکنم و با استناد به جمله صدراعظم آلمان که رژیم صهیونیستی را “مجری کارهای کثیف غرب” نامید، بینندگان را به مطالعه سخنان مقام معظم رهبری در خصوص نقش اسرائیل در اقتصاد سیاسی غرب و راهبردهای آینده ایران و منطقه، بهویژه در خطبه نماز جمعه پس از شهادت سید حسن نصرالله، ارجاع میدهم.
پایان گفتگو
سپاس و آرزوی موفقیت
مصاحبهگر:
از دکتر کشفی برای حضور و تحلیلهایشان بسیار سپاسگزارم.