دفتر مطالعات نگاه(نهادگفتمان آینده )

لینک کوتاه
https://negahstudies.ir/?p=6223

کدام اسلام؟! روایت اول از آیت الله خامنه‌ای، در مقدمه کتاب آینده در قلمرو اسلام

تجربه تاریخی نشان می‌دهد تحریف کردن همیشه مقدم برتعطیل کردن است، و این مهم‌ترین استراتژی مخالفین اسلام از اموی‌ها تا استعمارگران و مستکبران امروز بوده است و التفات به این نکته جرقه‌ی بیداری اسلامی در دو قرن اخیر بوده است. متن پیش روی شما اولین برش کتاب از سلسله متونی از متفکرین اسلامی معاصر با موضوع “کدام اسلام” است.

واقعیت آن است که اسلام – با همه ى وسعت مرز کنونى – دینى ناشناخته و غریب است و علیرغم آنچه برخى ساده دلان , به تبعیت از تبلیغات دشمنان مى پندارند , اقامه ى مظاهر آن در داخله ى اجتماعات اسلامى , نمى تواند دلیل شناخته شدن و اداى حق آن باشد، در داخله ى اجتماعات اسلامى , اکثریت مردم مسلمان , هنوز اسلام را عبارت از تشریفات و مراسمى بى ارتباط به زندگى میدانند و از مبانى اساسى آن , که قسمت اعظم این مکتب حیاتى را تشکیل مى دهد , غافلند  و هنوز این آئین الهى را شعائر – آنهم شعائرى بى مغز و نه نماینده ى واقعیات – گمان مى کنند و از اصول اسلامى بیخبر و بى اطلاعند. و هنوز نتوانسته اند بپذیرند که اسلام , برنامه ى زندگى است و تنها عمل به قسمتى از مقررات شخصى آن کافى نیست که عمل کننده را در شمار مسلمانان درآورد.

بدون تردید , این بی خبرى و انحراف , امرى طبیعى نیست و اگر هم از آغاز بطور طبیعى بوجود آمده باشد بطور قطع بعدها دستهاى پلید دشمنان , با نقشه هاى دقیق و ماهرانه آنرا تقویت کرده و مسلمین را از واقعیت اصیل اسلام بیخبر نگاه داشته است ،پس از بوجود آمدن انقلاب صنعتى و پیدایش کارخانجات معظم و مصنوعات جدید در اروپا , غربیان چشم طمع به نفت و سایر مواد خام زیرزمینى که در کشورهاى آسیائى و آفریقائى بطور وفور وجود داشت دوختند،آنها به معادن کشورهاى شرقى براى بهره بردارى از مواد خام , و به زمینه ى تقاضاى آنان براى بوجود آوردن بازار و فروش مصنوعات خود , نیازى مبرم داشتند، و این نیاز شدید , مستلزم آن بود که این سرزمینهاى سرشار از منابع طبیعى را بکلى تصرف کنند و یا لااقل اراده و اختیار آنها را به هر شکل ممکن در دست گیرند و این ضرورت بود که مسئله ى استعمار را بوجود آورد.

از آن تاریخ , دست اندازیهاى غاصبانه ى غربیان به ممالک شرقى بصورتهاى گوناگون , آغاز شد , و میسیونهاى مذهبى , کمپانیهاى تجارتى , وامهاى طویل المدت , کمکهاى بلاعوض , مستشاران نظامى و به این کشورها سرازیر گشت و این کشورها را تیول اربابان غربى قرار داد.

بالطبع , دولتهاى مهاجم که چشم طمع به سرزمینهاى غنى و سرشار شرق دوخته بودند , میبایست در اولین قدم , قدرتها و نیروهاى معنوى را که در داخله ى اجتماعات شرقى وجود داشت , در هم کوبند و هر عقیده یا روحیه  اصیل را که ممکن بود روزى بصورت حربه اى مؤثر , علیه منافع آنان بکار رود , از میان این اجتماعات بردارند.

در کشورهاى اسلامى شرق , این نیروى معنوى چیزى جز اسلام نبود زیرا اسلام , با تعلیمات خاصى که به مسلمانان تلقین میکند که از همه ى امت ها و جمعیت ها برتر و بالاترند , آنانرا حزب خدا مى نامد و حزب خدا را تنها حزب پیروزمند و رستگار معرفى مى کند , به آنان مى آموزد که در برابر دشمنان و ملل خارجى , شخصیت و استقلال خود را از دست ندهند و از اظهار ضعف و زبونى در برابر دشمنان بپرهیزند , و نوید مى دهد که آخرین امت و در دست گیرنده ى سرنوشت جهان و جهانیان اند

 و همچنین با احکام انقلابى و محرکى همچون وجوب – جهاد و فداکارى در راه حفظ و توسعه ى دین , و وجوب – امر بمعروف و نهى از منکر , و وجوب همبستگى و اتحاد , و ممنوعیت کمک به دشمنان دین , و لزوم شدت و خشونت در برابر آنان با این احکام و آموزشهاى حیاتى و برانگیزاننده , دشمنى بزرگ و آشتى ناپذیر , براى استعمارگران بود و نقشه هاى آنانرا نقش برآب مى ساخت

لذا طبیعى بود که درصدد برآیند این نیروى معنوى را از ملل شرقى سلب کنند و این سلاح برنده را از آنان باز ستانند اما از طرفى , قلع و قمع یک عقیده مذهبى که در طول چند قرن , در اعماق روان ملتى ریشه دوانیده است , کارى نبود که به آسانى و در زمانى کوتاه , صورت پذیرد و حتى ممکن بود که چنین اقدامى از طرف دشمنان , احساسات مذهبى مسلمین را علیه آنان برانگیزد و نقشه هاى آنانرا که جز در لباس دلسوزى و مهربانى قابل اجرا نبود , خنثى سازد

بنابراین , بهترین تدبیر آن بود که ظواهر و تشریفات چشم گیر و پرسروصداى اسلام را حفظ کنند ولى جنبه ى انقلابى دین و تعالیمى را که موجودیت واقعى دین بسته به آنهاست و جامعه اسلامى را بر سر راه تجاوزات آنان قرار مى دهد , از دین بگیرند و دین را بصورت موجودى بى تأثیر و مهمل و بى تفاوت نسبت بخود درآورند.

اینکار , در حقیقت همان هدف نهائى آنان یعنى نابود ساختن دین بود با این تفاوت که اولا احساسات دینى افراد را ارضاء مى ساخت و مانع شوریدن آنان بر استعمارگران مى شد , و ثانیا ظواهر دینى و تشریفات میان تهى و پرسرو صداى دین , مى توانست جلو نفوذ سیاستهاى دیگرى را که بطور علنى نابودى مذهب را سرلوحه برنامه خویش قرار داده بودند , بگیرد و خلاصه حربه اى در دست استعمارگران باشد , و بعبارت دیگر , با این نقشه , دین را که دشمن سرسخت آنان بود , حامى و مدافع خویش و سپرى در برابر هجوم رقیبان خود ساختند

این تدبیر ماهرانه , بمرحله ى عمل در آمد , روز بروز بر جلوه تشریفات دینى افزوده شد , مساجد و محافل وابسته بدین , پررونق تر گشت , مردم به اقامه شعائر و ظواهر دلبسته تر شدند , ولى به موازات این اقبال عمومى , روح و حقیقت احکام دینى از میان آنان رخت بربست , اصول اسلامى فراموش شد و آتشفشان دین که انفجارش جهانى را تکان مى داد , به سردى و خاموشى گرایید

پیروان همان دینى که قرآنش فریاد مى زند: ( ( لن یجعل الله للکافرین على المسلمین سبیلا ) ) و ( ( ولیجدوا فیکم غلظه ) )  و ( ( اشداء على الکفار رحماء بینهم ) ) و ( ( کنتم خیرامه اخرجت للناس , تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر )

 دروازه هاى فکر را بروى مهاجمین غربى و دیده گان را بسوى دروازه هاى غرب , گشودند و آنانرا الهام بخش فکر و عمل قرار دادند , و همراه با ذخیره هاى سرشار زیرزمینى , برنامه آسمانى و سرمایه ایمان و عقیده خود را نیز دو دستى تقدیم آنان کردند , و خلاصه دنیا و آخرت خود را سفیهانه از دست دادند ، ما امروز در برابر چنین وضعى قرار گرفته ایم باید بخود تکانى دهیم , و این سرپوش مصنوعى را به یکسو افکنیم , و واقعیت دین را بجامعه ى خود بشناسانیم و بار دیگر این قدرت معنوى و آسمانى را در دست گیریم باید با مجاهدتى خستگى ناپذیر , و با تحمل هر نوع محرومیت و ناکامى , به مردم بفهمانیم که این شیئ مهمل و بى خاصیت , دین نیست , این ظواهر بى مغز و دور از معنى , آن نیست که پیغمبر بعنوان آخرین و کاملترین برنامه ى آسمانى به جهانیان عرضه داشت , انجام قسمتى از فرائض دینى – آنهم نه بطور کامل و با وضع اولى خود نباید غریزه دین طلبى ما را ارضاء کند و ما را از تلاش در راه دین باز دارد باید به آنها بقبولانیم که دین ما را برده اند و اگر هم تاکنون چیزى از آن باقى مانده باشد  بزودى خواهند برد…

0
0
0
0
0
0
0

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *