استاد شهید مرتضی مطهری
مطهری، بهعنوان یک روشنفکر دینی و آسیبشناس مذهبی، که دردهای جامعه را از زاویه دینی مورد شناسایی و ارزیابی قرار میداد، به طرح دیدگاههایی درباره هویت ایرانی پرداخته و از میان عناصر متفاوتی که به هویت ایرانی شکل داده است، به مذهب اولویت و اصالت بخشیده و عواملی چون جغرافیا، نژاد، زبان، سنن، فرهنگ و سایر عناصر هویتی را در درجه دوم اهمیت قرار داده است. از نظر ایشان مهمترین عامل هویتیابی ایرانیان، گرایش آنان به دین اسلام میباشد، چرا که اسلام بواسطه خصوصیات معنوی خود، توانست به ایرانیان هویت جدیدی اعطا کند و به ایرانی بودن نیز معنای جدیدی بدهد.

- مطالب مرتبط با : شهید مطهری
معرفی اندیشور
مطهری، در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، ابعاد گوناگون هویت ایرانی را مورد بحث قرار می دهد. او، برخلاف نظر آقای دکتر عبدالحسین زرین کوب- در کتاب «دو قرن سکوت» قایل به سکوت ایرانیان در دو قرن اول هجرت نیست؛ بلکه واکنش ایرانیان را در برابر اسلام، فوق العاده نجیبانه و سپاسگزارانه می داند و آن را نشانه ی یک نوع توافق طبیعی میان روح اسلامی و کالبد ایرانی معرفی می کند.
به گفته ی مطهری: «اسلام برای ایران و ایرانی، در حکم غذای مطبوعی بوده که به حلق گرسنه ای فرو رود، یا آب گوارایی که به کام تشنه ای ریخته شود. طبیعت ایرانی به خصوص با شرایط زمانی و مکانی و اجتماعی ایران قبل از اسلام، این خوراک مطبوع را به خود جذب کرده و از آن نیرو و حیات گرفته است و نیرو و حیات خود را صرف خدمت به آن کرده است.
3.1.3. درد مشترک عنصر مهم سازنده هویت ملی:
مطهری یکی از عناصر مهم سازنده ی هویت ملی را ملیت می داند که وجود درد مشترک در ملت ها عامل شکل گیری آن است. از دیدگاه مطهری پیدایش ملیت و نقطه ی بروز آن مصادف با ظهور ناسیونالیسم است. او می گوید:
پیدا شدن و تولد ناسیونالیسم ملت ها کاملاً مصادف با زمانی بوده است که توده ی مردمی یک احساس درد یا خلأ عمومی و مشترک کردند و در ایران ناسیونالیسم یا احساس جمعی ملیت از زمانی متولد شد که نهضت تحریم تنباکو به راه افتاد؛ یعنی، آن زمانی که جماعتی از مردم ایران احساس درد استعمار کردند. پس می توان گفت: احساس ملیت یا وجدان جمعی در میان مردم زمانی متولد می شود که درد و طلب مشترکی در آن جمع به وجود آید.ماهیت این درد مشترک در دیدگاه مطهری، درد از ظلم و تجاوز و استعمار و طلب عدالت و آزادی است؛ یعنی، عامل مشترک در همه ی دردها و آرمان های ملی که موجد ملت های جهان شده همین احساس وارده نفی ظلم و طلب عدالت است. به همین جهت، جنبش ها و حرکت های حاصل از درد و طلب مشترک، همواره داعیه حق پرستی، عدالت خواهی و آزادگی، حکومت، بهره وری جدید و تصاحب منافع و مطامع خود را دارند، که در نظر مطهری، این امر ریشه در مذهب و جهان بینی آن ها دارد.
بنابراین، از دیدگاه وی، وجود درد و طلب مشترک، عامل اصلی سازنده ملیت است و می تواند عامل تشکل، وحدت و هویت یابی آن ها شود؛ و ملتی که پویا و زنده نگهداشته شده است، به عوامل دیگری چون: زبان، سنن، نژاد و شرایط جغرافیایی معنا و هویت می دهد. لذا، وی می گوید:
«بدیهی است که این عوامل اساسی و جوهری، یک بار که در مردمی القا شد، و احساس و وجدان مشترکی پدید آمد، روح و زیربنای ملیت آماده می شود، و این روح و زیربنا نیازمند قالبی است که همان حدود و ثغور مادی و طبیعی و قراردادی یک ملت را می سازد. لذا می گوید:
برای ما ایرانی ها نیز از طرف دیگر مسأله ی ملیت یک موضوع روز است، ما اگرچه ملیت و وطن مان در معرض هجوم و تجاوزی قرار نگرفته است، مع ذلک اختلاف و تناقض در تلقی افراد نسبت به ملیت ایرانی وجود دارد.
این تناقض، در نظر ایشان، درباره ی تلقی ملیت مربوط به دوران پیش از ورود اسلام با دوران بعد از آن است، و پرسش اساسی درباره ی ملیت ما این است که: آیا ایرانیان ملتی باستانی و پیش از اسلامی هستند یا اسلامی؟ چه ملت هایی نسبت به ما خودی و چه ملت هایی بیگانه هستند؟
مطهری با طرح این پرسش ها و بحث درباره ی تاریخچه ی ناسیونالیسم، به تعریف خاص خود از آن دست می یابد: «ناسیونالیسم یا احساس ملی، عبارت است از: وجود احساس مشترک یا وجدان مشترک و شعور جمعی در میان عده ای از انسان ها، که یک واحد سیاسی یا ملت را می سازند» (ص22). وی از احساس ملی یا ناسیونالیسم، به وجدان جمعی تعبیر می کند که در دوران افراد جامعه حضور دارد و باعث ارتباط و دلبستگی میان آن ها و تاریخ گذشته ی ایشان می شود.
مرتضی مطهری فریمانی (۱۳ بهمن ۱۲۹۸ – ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸)[۲] روحانی شیعه، استاد فلسفهٔ اسلامی و کلام اسلامی و تفسیر قرآن، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریهپردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.[۳] وی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود[۴] و پس از انقلاب به ریاست شورای انقلاب منصوب شد.[۵]
مطهری از شاگردان خمینی و بنیانگذاران و عضو مکتب متاع بود و در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از آخرین جلسه مکتب متاع در منزل یدالله سحابی پس از خروج از جلسه در خیابان پارک امین الدوله، هدف گلولهٔ یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه کشته شد.[۶] سید روحالله خمینی علاقهٔ زیادی به وی داشت، تا آنجا که پس از مرگش گفت: «فرزند عزیزی را که پارهٔ تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم».[۷] در ادبیات نظام جمهوری اسلامی ایران از وی با عنوان «معلم شهید» یاد شدهاست.[۸][۹]
- آیینه جام
- اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب
- آزادی معنوی
- اسلام و نیازهای انسان (اسلام و مقتضیات زمان) (۲ جلد)
- آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)
- آشنایی با قرآن (فعلاً ۱۴ جلد)
- شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد)
- امامت و رهبری
- امدادهای غیبی در زندگی بشر[پیوند مرده]
- انسان در قرآن
- انسان کامل
- انسان و ایمان
- انسان و سرنوشت
- بیست گفتار بایگانیشده در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۰ توسط Wayback Machine
- پاسخهای استاد به نقدهای کتاب مسئله حجاب
- پیامبر امی
- آینده انقلاب اسلامی
- تعلیم و تربیت در اسلام
- تکامل اجتماعی انسان
- توحید
- جاذبه و دافعه علی
- جامعه و تاریخ
- جهاد
- جهانبینی توحیدی
- حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد)
- حق و باطل
- حکمتها و اندرزها
- حماسه حسینی (۲ جلد)
- خاتمیت
- ختم نبوت
- خدمات متقابل اسلام و ایران
- داستان راستان (۲ جلد)
- درسهای الهیات شفا (۲ جلد)
- ده گفتار
- زندگی جاوید یا حیات اخروی
- سیری در سیره ائمه اطهار
- سیری در سیره نبوی
- سیری در نهجالبلاغه
- شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)
- شرح منظومه (۲ جلد)
- شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)
- شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)
- عدل الهی (کتاب)
- عرفان حافظ (تماشاگه راز)
- علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)
- فساد و انحراف روحانیت شیعه جلد ۱۵ مجموعه آثار
- فطرت
- فلسفه اخلاق
- فلسفه تاریخ (۲ جلد)
- قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمهٔ شهید)
- لمعاتی از شیخ شهید
- مسئله حجاب
- مسئله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)
- مسئله نفاق
- مسئله شناخت
- معاد
- مقالات فلسفی (۳ جلد)
- نبوت
- نظام حقوق زن در اسلام
- نظری به نظام اقتصادی اسلام
- نقدی بر مارکسیسم
- نهضتهای اسلام صد سالهٔ اخیر
- وحی و نبوت
- ولاها و ولایتها’
- .. مقدمهای بر جهانبینی اسلامی
- الاسلام/تألیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی
- کتابسوزی ایران و مصر